به من بگو
به من رو سیاه
که چهره ی سفید تو
به رخم می کشد
می کشد
از بیخ نابود می کند
وقتی حرفی نمی زنی
زنی که پشت خورشیدغروب گرفته ی جنوب پنهانی
و من هوا تاریک/هوس گریه می کنم
نم می زند زیر دلم
این شرجی
از چشمانم می بارد
واین سوال که
کنج دلت جایی هست؟!
برای من جنوبی
من روسیاه
که چهره ی سفید تو نه رخم می کشد!